از دیشب تصمیم گرفتم مجددا هوای غذا خوردنم رو خیلی داشته باشم.

بعد از اینکه چند ماهه خودمو ول کردم و به قول اسکارلت دوباره اندازه ی یه گاو شکم در آوردم، با خودم گفتم بسه آیدا، تو که نمی خوای دوباره گذشته رو تجربه کنی؟

از شانس بد یا چی، دوران چاقیم مصادف با بدترین روزهای زندگیم شده بود و من هر بار یاد اون روزا میفتم، چاقی رو مسببش میدونم، خیلی هم غیر منطقی!

الان واسه اینکه انگیزه بگیرم، رفتم عکس هامو از سال 89 تا کنون نگاه کردم.

سال 89 مثل الانم بودم.

90 شروع چاقی

91-92-93 اوج چاقی و بدترکیبی و شه بودن! به قول میم، سوزن میزدی عین بادکنک می ترکیدم!

از اواخر 93 شرع کردم رژیم و به خودم رسیدن.

93-94-95 خوب بودم. هرچند هنوز کامل شکمم تو نرفته بود، اما حداقل خوش تیپ و خوش لباس بودم.

سال 96 اوج خوب بودن هیکلم بود. هر چند صورتم کمی شکست(شما بخونین خیلی شکست)؛ اما خب با آرایش قابل جبران بود.

تا چند ماه پیش هم خوب بودم.

الان دوباره چاقی موضعی شکم، مثل سال 95! که اونم به علت تحرک کم و یکسره پشت میز نشینی به وجود اومده.


روش لاغری من: کم کردن برنج و نان و تنقلات. زیاد کردن سالاد، پنیر، آجیل. مجموعا روزی بیش از 1000 کالری نخورم.

امیداورم به زودی دوباره کم کنم و بیام براتون بنویسم. 


+ اگه شما هم مثل من شدیدا استعداد چاقی داشتین، همینقدر از افزایش وزن وحشت زده میشدین. اگه لاغرین که خوشبحالتون.

+من وزنم رو چهره م خیلی تاثیر میذاره. شدیدا متنفرم از اینکه چهره م گوشتی باشه! هر چند همه میگن اونطوری بیشتر بهم میاد.

+شما که تو اینستا گرام منو دیدین، به نظرتون به صورت کلی، چاقم، پُرم، متوسطم یا چی؟


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها